ادبیات نظری تحقیق آثار و احکام فسخ، اقاله و انفساخ در عقد بیع
مبحث اول : آثار و احکام فسخ ، اقاله و انفساخ در عقد بیع
گفتار اول : آثار و احکام فسخ در عقد بیع
1 . آثار و احکام خیار تعذر تسلیم در عقد بیع
تعذّر اسم مصدر تفعل از ریشه « عذر » است . در لغت معانی متعددی دارد . اهل لغت آن را به امتناع ورزیدن ، عذر و حجت آوردن ، سخت و دشوار شدن کار ، معنی کردهاند . همچنین به معنی استوار نگردیدن امر « تعذر الامر ، إذا لم یستقم » آمده است .
تسلیم اسم مصدر تفعیل از ریشه « سَلَمَ » است و در لغت به معنای واگذار کردن امر خود به دیگری و نیز به معنی اطاعت و فرمانبردار است . معنای تسلیم به این وابسته است که با کدام حرف جر استعمال شود : « سَلَّمَ عَلَی » به معنای سلام کرد و درود گفت ؛ « سَلَّمَ امره الی الله » یعنی کار خود را به خدا واگذارد و اگر بدون حرف جر استعمال شود یعنی « سَلَّمَ »، به معنی تسلیم شد و سر فروآورد ، خواهد بود .
خیار تعذر تسلیم در اصطلاح فقهی عبارت است از تسلط مشتری بر فسخ عقد در صورت که بایع نتوان مبیع را به مشتری دهد و همچنین تسلط بایع بر فسخ عقد درصورتیکه مشتری از تسلیم ثمن به بایع ناتوان باشد .
بنابراین ، اگر مشتری مالی را بخرد که بایع در حین عقد خود را قادر به تسلیم گمان میکرد ، سپس معلوم شود که تسلیم آن برای او متصور نیست ، در این صورت مشتری مخیر است بین اینکه معامله را فسخ کرده و ثمن را ( در صورت تحویل به بایع ) مثل آن را اگر مثلی است یا قیمت آن را اگر قیمی از طرف مقابل بگیرد و بین اینکه بیع را به همان حال باقی گذارد . شهید ثانی علت ثابت شدن خیار در چنین حالتی بیان میکند که مبیع قبل از قبض مشتری در ضمان و عهد بایع است ؛ ولی ازآنجاییکه عدم امکان تسلیم مبیع ، بهمنزله تلف کردن مبیع محسوب نمیشود ، به خاطر اینکه میتوان از مبیع در برخی موارد استفاده کرد ، مانند اینکه شتر فراری را بهضمیمه چیزی دیگری بفروشد لذا تعذر تسلیم بهوسیله خیار جبران میشود ؛ بنابراین اگر مشتری التزام به بیع و قبول کردن آن انتخاب نمود بیع صحیح خواهد بود . درصورتیکه مشتری به ضاله بودن حیوانی علم داشته است حق فسخ و برهم زدن معامله را ندارد ؛ زیرا خود مشتری اقدام به معامله کرده است که دارای نقص ( ضاله بودن ) است .
1 - وجه افتراق نظر امام خمینی ( ره ) با مشهور فقهاء
امام خمینی ( ره ) بهرغم اینکه در کتب خویش خیاری بهعنوان خیار تعذر تسلیم نام نبردهاند ، اما ایشان تحت عنوان شرایط عوضین ، به این موضوع اشاره فرمودهاند . ایشان قدرت بر تسلیم عوضین را از شرایط صحت معامله میدانند ؛ و درصورتیکه بایع خود را قادر به تسلیم مبیع ببیند ولی مشتری علم به عدم